با استفاده از الکتروانسفالوگرافی (EEG) یا تست نوار مغزی میتوان فعالیت الکتریکی مغز را از طریق الکترودهایی که بر روی پوست سر قرار می گیرند، ثبت نمود. روشی ساده، نسبتا ارزان و در شرایط مختلف بالینی سودمند است.
کاربرد الکتروانسفالوگرافی
از الکتروانسفالوگرافی میتوان برای تشخیص موارد زیر استفاده کرد:
- ارزیابی موارد مشکوک به صرع
- طبقه بندی اختلالات تشنجی
- ارزیابی و پیش آگهی تشنج ها
- درمان حالت صرعی مداوم
- تشخیص بیماری های نورولوژیک
- ارزیابی اختلال هوشیاری
ارزیابی موارد مشکوک به صرع
تشخیص صرع با EEG یک روش مناسب به شمار میرود. الکتروانسفالوگرافی در ارزیابی موارد مشکوک به بیماری صرع مفید است. وجود فعالیت تشنجی الکتروگرافیک (فعالیت غیرطبیعی و ریتمیک الکتریکی مغز با شروع و خاتمه ناگهانی با یک طرح متغیر) در جریان فعالیت رفتاری غیرطبیعی با ماهیت نامشخص، میتواند نمایانگر صرع باشد.
از آنجا که تشنج به صورتی غیرقابل پیشبینی اتفاق میافتد، اغلب ثبت الکتروانسفالوگرافی (EEG) در جریان تشنج ممکن نیست. علیرغم این امر، ممکن است الکتروانسفالوگرافی (EEG) در فاصله بین حملات (زمانی که بیمار دچار حمله بالینی نیست)، یافتههای غیرطبیعی داشته باشد. بنابراین از جهت مقاصد تشخیصی مفید واقع میشود.
وجود فعالیت صرعی شکل در بین حملات (فعالیت حمله ای غیرطبیعی که حاوی چند موج نیزهای باشد) در این رابطه از اهمیت خاصی برخوردار است. گاهی این نوع فعالیت در افرادی دیده میشود که هرگز یک حمله تشنج نداشتهاند. اما شیوع آن در بیماران مبتلا به صرع بیشتر از افراد طبیعی است.
فعالیت صرعی شکل در الکتروانسفالوگرافی (EEG) یک بیمار مبتلا به اختلال رفتاری دورهای که از لحاظ بالینی بتوان آن را نوعی تشنج به شمار آورد، به طور قابل ملاحظهای احتمال صرعی بودن این حملات را افزایش داده و از تشخیص بالینی پشتیبانی میکند.
تشخیص صرع با EEG
طبقه بندی اختلالات تشنجی
در بیماران مبتلا به صرع، یافتههای الکتروانسفالوگرافی (EEG) میتواند به طبقه بندی اختلالات تشنجی و بنابراین انتخاب مناسب داروهای ضد تشنجی کمک کند. به عنوان مثال: در بیماری که آبسانس تیپیک صرع کوچک دارد.
الکتروانسفالوگرافی در زمان حمله و بین حملات با فعالیت امواج نیزهای – دورهای ژنرالیزه مشخص میگردد. برعکس، در بیمار مبتلا به اختلال دورهای هوشیاری خارجی ناشی از تشنج کانونی مرکب، ممکن است الکتروانسفالوگرافی (EEG) طبیعی باشد یا در بین حملات دیس شارژهای صرعی شکل نشان دهد.
ممکن است در جریان تشنج؛ فعالیت ریتمیک غیرطبیعی با فرکانس متغیر و انتشار کانونی یا فراگیر یا در برخی از موارد، عدم ارتباط الکتروگرافیک وجود داشته باشد. وجود منابع صرع زای کانونی یا یک طرفه در صورتی که درمان جراحی مدنظر است، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
الکتروانسفالوگرافی (EEG)
ارزیابی و پیش آگهی تشنج ها
میتوان یافتههای الکتروانسفالوگرافی (EEG) را به عنوان راهنمایی جهت پیش آگهی یا عاملی برای پیگیری سیر بیماری تشنجی مورد استفاده قرار داد. یک الکتروانسفالوگرافی (EEG) طبیعی پیش آگهی بهتری در رابطه با کنترل تشنج در پی دارد، در حالی که زمینه غیرطبیعی یا فعالیت صرعی شکل منتشر به معنای پیش آگهی بد (ضعیف) است. در هر صورت، یافتههای EEG راهنمای قابل اعتمادی برای پیدایش آتی تشنج در بیماران مبتلا به ترومای سر، سکته یا تومورهای مغزی نیست.
برخی پزشکان از الکتروانسفالوگرافی برای تعیین میسر بودن قطع داروهای ضد تشنجی در بیمارانی که چند سال بدون تشنج بودهاند، استفاده میکنند. اگرچه در صورت طبیعی بودن EEG ممکن است بیماران بهبود یافته باشند، اما این یافتهها فقط راهنمای کلی هستند.
ممکن است علیرغم طبیعی بودن (EEG)، به محض قطع داروهای ضدتشنجی به حملات بیشتری دچار شوند. از طرف دیگر، احتمال دارد که حتی در صورت وجود اختلالات الکتروانسفالوگرافی (EEG)، دیگر تشنج رخ ندهد.
تشخیص تشنج با الکتروانسفالوگرافی (EGG)
درمان حالت صرعی مداوم
الکتروانسفالوگرافی (EEG) در درمان صرع مداوم تونیک کلونیک فایده کمی دارد، مگر اینکه بیماران مواد بلوک کننده عصبی عضلانی دریافت کرده و در یک کمای دارویی باشند. در این مورد، نتایج الکتروفیزیولوژیک به تعیین سطح بیهوشی و پیش بینی تداوم صرع کمک میکند.
صرع مداوم با تشنجهای مکرر الکتروگرافیک یا فعالیت صرعی شکل مداوم (امواج نیزهای) مشخص میشود. حالتهای تشنج بدون جزء حرکتی ممکن است پس از کنترل وضعیت تشنجی مشاهده شود.
در بیماران مبتلا به صرع مداوم بدون جزء حرکتی، تنها روش تشخیصی مطمئن و قاطع که بین دو وضعیت اصلی افتراق میدهد، الکتروانسفالوگرافی است. در صرع مداوم آبسانس، فعالیتهای مداوم موج – نیزه ای دیده میشود، در حالی که تشنجهای مکرر الکتروگرافیک در صرع مداوم مرکب دیده می شود.
صرع و الکتروانسفالوگرافی (EEG)
الکتروانسفالوگرافی (EEG) برای تشخیص بیماری های نورولوژیک
برخی از بیماریهای نورولوژیک، اختلالات مشخص اما غیر اختصاصی در الکتروانسفالوگرافی (EEG) ایجاد میکنند. وجود آنها برای مطرح کردن، تأیید یا پشتیبانی کردن تشخیص سودمند است.
در بیمارانی که با اختلال حاد عملکرد مغزی مراجعه می کنند، وجود کمپلکسهای امواج آهسته به طور مکرر در یک یا هر دو لوب تمپورال، میتواند نشان دهنده انسفالیت ناشی از هرپس سیمپلکس باشد.
به طریقی مشابه، وجود کمپلکس های دوره ای در بیمار مبتلا به بیماری حاد دمانس، میتواند نشان دهنده بیماری کروتزفلد – جاکوب یا انسفالیت اسکلروز دهنده سراسری تحت حاد یا سمیت ناشی از لیتیم، باکلوفن یا بیسموت باشد.
الکتروانسفالوگرافی (EEG) و تشخیص بیماری های نورولوژیک
ارزیابی اختلال هوشیاری
در صورتی که هوشیاری کاهش یابد، الکتروانسفالوگرافی (EEG) نیز تمایل به آهسته شدن دارد، اما حداقل این یافته تا حدی به اتیولوژی اختلال بالینی بستگی دارد.
یافتههایی مانند وجود فعالیت تشنجی الکتروگرافیک، میتواند مطرح کننده احتمالات مختلف تشخیصی (مانند صرع مداوم بدون جزء حرکتی) باشد که در صورت انجام نشدن الکتروانسفالوگرافی (EEG) ممکن است نادیده گرفته شوند. بررسیهای پیاپی اجازه میدهد که سیر بیماری و پیش آگھی آن پیگیری شود.
پاسخ الکتروانسفالوگرافی (EEG) به تحریک خارجی از روشهای مهم تشخیصی و تعیین پیش آگهی است. پاسخ دهی الکتریکی مغز به معنای کمای خفیف تری است، سکوت الکتریکی مغز در یک رکورد مطلوب تکنیکی، در غیاب هیپوترمی یا مسمومیت دارویی، به معنای مرگ نئوکورتکس است. در برخی بیماران که کماتوز به نظر می رسند، درحقیقت هوشیاری حفظ شده است.
با اینکه کوادری پلژی و فلج فوق هستهای عضلات بولبر و صورتی در این بیماران وجود دارد، معمولا الکتروانسفالوگرافی (EEG) در بیماران مبتلا به سندرم Locked-in طبیعی است و این امر به تعیین دقیق تشخیص کمک میکند.
:: بازدید از این مطلب : 44
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0